آیا زیاد خوابیدن خطر زوال عقل را افزایش میدهد؟

دکتر گرگ الدر، استاد ارشد روانشناسی و سرپرست گروه تحقیقاتی خواب نورتامبریا به بررسی این موضوع میپردازد که چرا خواب خوب شبانه از اهمیت زیادی برخوردار است و الگوی خواب ما چه ارتباطی با بیماریهایی مانند زوال عقل دارد.
خواب خوب شبانه به دلایل زیادی حائز اهمیت دارد. اگر در طول شب خواب خوبی داشته باشید، در واقع به بدنتان کمک کردهاید تا خود را ترمیم کند و عملکرد مناسبی داشته باشد. خواب خوب همچنین با بهبود سلامت روان و کاهش خطر ابتلا به بسیاری از بیماریها (از جمله بیماریهای قلبی و دیابت) مرتبط است. همچنین ثابت شده است که نداشتن خواب کافی، اختلالات شناختی و بیماریهایی همچون آلزایمر را در پی دارد.
اما این لزوماً بدین معنا نیست که همیشه خواب بیشتر، بهتر است. محققان دانشکده پزشکی دانشگاه واشنگتن مقالهای منتشر کردهاند که نشان میدهد خواب زیاد نیز، همانند کمخوابی، میتواند با اختلالات شناختی همراه باشد.
هدف این تیم تحقیقاتی پاسخدادن به این سؤال بود که چه میزان خواب با گذشت زمان منجر به اختلالات شناختی میشود. در طول این تحقیق، پژوهشگران بر روی ۱۰۰ فرد سالمند که به طور میانگین بین ۷۵ تا ۸۰ سال داشتند، به مدت ۴ تا ۵ سال تحقیق کردند. در این مدت، ۸۸ نفر هیچ علامتی از زوال عقل نشان ندادند، درحالیکه ۱۲ نفر علائمی مرتبط با اختلالات شناختی داشتند (یکی به زوال عقل خفیف مبتلا بود و ۱۱ نفر در مرحله پیش از زوال عقل و اختلال شناختی خفیف قرار داشتند).
در طول این مطالعه، از شرکتکنندگان خواسته شد تا چندین تست مرتبط با اختلالات شناختی و روانشناسی اعصاب را انجام دهند تا نشانههای اختلالات شناختی یا زوال عقل در آنها بررسی شود. نمرات این تستها با هم ترکیب شده و یک نمره واحد به نام ”نمره ترکیبی شناختی آلزایمر نهفته (PACC)“ به وجود آوردند. هر چه نمره بالاتر باشد، عملکرد شناختی آنها در طول زمان بهتر است.
محققان با استفاده از دستگاه انسفالوگرافی تک الکترودی (EEG) خواب شرکتکنندگان را اندازهگیری کردند. شرکتکنندگان بین چهار تا شش شب این دستگاه را هنگام خواب روی پیشانی خود میگذاشتند تا میزان خواب آنها بررسی شود. این آزمایش یکبار، سه سال پس از اینکه شرکتکنندگان برای اولینبار تست شناختی سالانه خود را انجام دادند، انجام شد. نوار مغزی به محققان این امکان را میداد تا فعالیت مغز را به طور دقیق ارزیابی کنند که به آنها میگفت که آیا شخص خواب بوده است یا خیر (و چه مدت خوابیده است) و کیفیت این خواب چگونه بوده است.
اگرچه خواب فقط یکبار در طول تحقیق بررسی شد، اما نتیجه این آزمایش به تیم تحقیقاتی نشانههای خوبی از عادات خواب شرکتکنندگان داد. درحالیکه استفاده از EEG برای اندازهگیری فعالیت مغز ممکن است خواب شب اول شرکتکنندگان را تا حدودی مختل کند، با عادت کردن افراد به تجهیزات، از شبهای بعد خواب آنها به حالت عادی بازمیگردد. این بدان معنا است که وقتی خواب از شب دوم به بعد ارزیابی شود، میتواند ارزیابی خوبی از عادات خواب فرد را فراهم کند.
محققان همچنین عوامل دیگری را که میتوانند بر اختلالات شناختی تأثیر بگذارند مثل سن، ژنتیک و وجود پروتئینهای بتا آمیلوئید یا تائو (هر دو با زوال عقل مرتبط هستند) را در نظر گرفتند.
بهطورکلی، محققان دریافتند که کمتر از ۴.۵ ساعت و بیش از ۶.۵ ساعت خواب شبانه (و همچنین خواب بیکیفیت) در طولانیمدت با اختلالات شناختی ارتباط پیدا میکند. نکته جالب این است که تأثیر مدت خواب بر عملکرد شناختی مشابه تأثیر سن بود که بزرگترین عامل خطر برای ایجاد اختلالات شناختی به شمار میآید.
خواب خوب شبانه
ما از تحقیقات قبلی میدانستیم که کمبود خواب با اختلالات شناختی ارتباط دارد. بهعنوانمثال، یکی از مطالعات نشان داده بود که افرادی که اختلالات خواب مانند بیخوابی یا خوابآلودگی بیش از حد در طول روز دارند، بیشتر از سایر افراد با خطر ابتلا به زوال عقل روبرو هستند. مطابق دیگر تحقیقات، افرادی که خواب آنها کم است، میزان بیشتری بتا آمیلوئید در مغز خود دارند و بتا آمیلوئید معمولاً در مغز افراد مبتلا به آلزایمر دیده میشود.
محققان ارتباط بین کمبود خواب و اختلالات شناختی را بهطورقطع و یقین نمیدانند. بر اساس یک نظریه، خواب به مغز ما کمک میکند تا پروتئینهای مضری را که در طول روز انباشته شده است را دفع کند. به نظر میرسد برخی از این پروتئینها (مانند بتا آمیلوئید و تائو) باعث زوال عقل میشوند؛ بنابراین اختلال در خواب ممکن است در توانایی مغز برای دفع پروتئینهای مضر اختلال ایجاد کند. شواهد تجربی حاکی از این است که حتی یک شب بیخوابی سطح بتا آمیلوئید را به طور موقت در مغز فرد سالم افزایش میدهد.
اما هنوز کاملاً مشخص نشده است که چرا خواب زیاد بر اختلالات شناختی تأثیر میگذارد. مطالعات قبلی نیز به ارتباط بین پرخوابی و عملکرد شناختی پی برده بودند اما بیشتر آنها به گزارشات فردی شرکتکنندگان در خصوص مدتزمان خواب خود متکی بودند که خود به این معنی است که آن دادهها نسبت به دادههای بهدستآمده از EEG برای اندازهگیری فعالیت مغز دقت کمتری داشتند.
نکته جالبتوجه در تحقیق اخیر این است که مدتزمان خواب بهینه خیلی کوتاهتر از آنچه مطالعات قبلی آن را مشکلساز گزارش کرده بودند، است. طبق تحقیق فعلی بیش از ۶.۵ ساعت خواب باگذشت زمان با کاهش عقل مرتبط میباشد و این میزان خواب نسبت به ۷ الی ۸ ساعت خوابی که به سالمندان پیشنهاد میشود، کوتاهتر است.
ممکن است در مورد خطر ابتلا به زوال عقل مسئله لزوماً مدت خواب نباشد، بلکه کیفیت خواب نیز در آن تأثیر به سزایی داشته باشد. بهعنوانمثال، تحقیق اخیر همچنین نشان داد که کمبود خواب "با موج آهسته" (موسوم به خواب انرژیبخش) تأثیر ویژهای بر اختلالات شناختی میگذارد.
سؤالی که در این تحقیق بیپاسخ ماند این است که آیا مدت خواب میتواند به طور مستقل زوال عقل را پیشبینی کند یا نه. این احتمال وجود دارد که شرکتکنندگانی که هر شب بیش از ۶.۵ ساعت میخوابیدند، از قبل به اختلالات شناختی مبتلا شده بودند و این در آزمایشات مشخص نشده باشد. بهعنوانمثال، شرایطی مانند ضعف جسمانی، وضعیت اجتماعی - اقتصادی یا سطح فعالیت بدنی نیز میتوانند تأثیرگذار باشند.
عوامل زیادی وجود دارد که میتوانند بر کیفیت خواب ما تأثیر بگذارند و زمینه ابتلا به اختلالات شناختی را نیز در ما فراهم کنند. درحالیکه برخی از این عوامل قابل پیشگیری نیستند (مانند ژنتیک)، ما میتوانیم برای داشتن خواب خوب شبانه زمینهسازی کنیم و با انجام کارهایی مثل ورزشکردن و داشتن یک رژیم غذایی سالم به کاهش احتمال ابتلا به زوال عقل کمک کنیم. باوجوداینکه طبق نظر محققان تحقیق اخیر یک مدتزمان مطلوب برای خوابیدن وجود دارد (بین ۴.۵ تا ۶.۵ ساعت خواب شبانه) بعید است که اندکی خواب طولانیتر در آخر هفتهها به مغز شما آسیبی برساند.
منبع
https://www.news-medical.net/news/20211115/Expert-explores-how-our-sleeping-patterns-can-be-linked-to-cognitive-decline.aspx